تولید ملی و سهم سرمایه انسانی در آن
زمانی نه چندان دور، کشور پهناور ایران نه تنها در مسیر جاده ابریشم بلکه در طول سواحل طولانی خود
یکی از بزرگترین مراکز تجاری جهان برای تبادل انواع کالاهای آن روزگار بشمار می رفت
و علاوه بر آن به عنوان یکی از کشورهای برتر در عرصه تولید، نقش عمده ای را در تجارت جهانی برعهده داشت
و بصورت خودکفا بسیاری از محصولات کشاورزی و صنعتی عهد خود را نیز تامین می کرد.
علاوه بر محصولاتی مانند نفت خام، خاویار، زعفران و فرش ایران که همچنان شهرت جهانی خود را حفظ کرده اند،
کالاهای دیگری مانند خرما، چای و حتی ابریشم ایران از جایگاه نسبتا خوبی در مبادلات تجاری داخل و خارج از کشور برخوردار بودند،
صنایع دستی ایران با تنوع و کمیت و کیفیت برتر در زمینه های مختلف عرصه رقابت را در اختیار خود داشتند.
حتی کشورهایی مانند چین و ژاپن با وجود تمام قدمت تاریخی خود
نتوانستند جایگاه صنایع دستی ایران را در معرض تهدید قرار دهند.
اما طولی نکشید که تحت تأثیر نفوذ بیگانگان و القاء عجز و ناتوانی در وجود مردم این سرزمین،
نه تنها زمینه از بین رفتن تولیدات ایرانی فراهم شد،بلکه بتدریج خودباوری تبدیل به یاس و ناامیدی
و تمام ظرفیتها و فرصتها برای همگام شدن با روند رو به رشد قافله تولید نیز بکلی نابود شد.
اکنون ایران تولیدکننده با اعمال سیاستهای مزورانه دشمنان این سرزمین و اعمال روشهای نادرست
و کوته بینانه حکام نالایق قبل از انقلاب، به کشوری مصرف کننده و مصرف گرا و بازاری برای عرضه کالاهای خارجی
تبدیل شد که از ساده ترین تا پیچیده ترین محصولاتی که همواره در ردیف قدیمی ترین محصولات خارجی قرار داشتند،
بطور کامل در سیطره کمپانی های مختلف شرقی و غربی قرار گرفته بود.
پس از ظهور انقلاب اسلامی که به حق معجزه قرن نام گرفت،
تحت رهبری های داهیانه حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری که پیوسته تحت عناوین مختلف
مانند: طرح موضوع خودکفایی در عرصه های مختلف، بتدریج شرایط برای احیاء مجدد موقعیت از دست رفته فراهم
و بار دیگر پرچم عزت و اقتدار کشور در مسیر توسعه و تعالی، در ابعاد مختلف مادی و معنوی به اهتزاز درآمد.
این تحول در حدی بوده که هم اکنون بخش قابل توجهی از دستاوردهای علمی دانشمندان و متخصصین ایرانی
در عرصه های مختلف به محصولات صنعتی تبدیل و افزایش میزان تولیدات و صادرات
در بخشهای گوناگون را به همراه داشته و این همه بیانگر آن است که
به تعبیر حضرت امام(ره) ما می توانیم و خواستن توانستن است.
لزوم کنترل واردات و توجه به کیفیت کالا
علی رغم پیشرفت های شگرف و ارتقاء قابل ملاحظه جایگاه علمی کشور
و با وجود اینکه در حد قابل توجهی به دانش بومی و تکنولوژی های روز دنیا دست یافته ایم،
اما اولا هنوز به حدی از خودباوری و بلوغ علمی نرسیده ایم که همه دستاوردهای علمی را به محصول تبدیل نموده
و به یک تولیدکننده واقعی دانش و صادرکننده متکی به فن آوری بومی تبدیل شویم
و ثانیا همچنان در بخش های زیادی از فعالیت های عمرانی، صنعتی و خدماتی،
بیش از حد متعارف نیازمند واردات و استفاده از دانش، تجهیزات و ماشین آلات خارجی هستیم.
عدالت توزیعی معارض تولیدگرایی نیست
همیشه یكی از آرزوهای دلسوزان اقتصاد ایران این بوده كه به موازات توجه ضروری به عدالت در توزیع درآمد و ثروت،
بهویژه برای طبقات محروم، اهمیت و نقش فوقالعادهی تولید ملی نیز احیاء و در مركز تصمیمها قرار گیرد.
بر خلاف رویكردی كه عدالت توزیعی را معارض تولیدگرایی میداند،
*در سیستم فكری ما «قدرت تولیدی» و «عدالت توزیعی» دو وجه یك اقتصاد بالنده، عادلانه و پویا به شمار میرود.
مكمل بودن توانمندی تولیدی با عدالت توزیعی (بیان دیگر جهتگیری همزمان پیشرفت و عدالت)،
هم تبلور جامعیت اهداف اسلامی و انسانی است و هم ناشی از كمك متقابلی است
كه بهبود عدالت از سویی به انگیزههای تولید تودههای مردم میكند و از سوی دیگر تنها در سایهی قدرت تولیدی است
كه میتوان به طور مستمر فقر و محرومیت را كاهش داد.
تولید، بدون دانشمحوری ممكن نیست
*نكتهی دیگر این است كه استفادهی حداكثری از ظرفیتهای تولید ملی
بدون اشتغال نیروهای انسانی و بلكه ارتقاء آنها از طریق دانش و مهارت ممكن نیست.
همچنین تمركز بر تولید به كاهش بیكاری و فقر، رشد دانش و مهارتها و افزایش بهرهوری نیروی كار منجر میشود.
اینگونه میتوان گفت که توانمندی تولیدی مقصدی است كه بیشك از راه دانایی محوری میگذرد.
تنها در یك حالت افزایش تولید بدون دانشمحوری ممكن است و آن بسنده كردن به خامفروشی منابع طبیعی
و سرمایههای ملی است كه در ظاهر تولید اقتصادی كشور را بالا میبرد،
اما استفاده حداكثری از نیروی انسانی(شاخص اشتغال)و كیفیت آن(شاخص دانش و مهارت)را تغییر نمیدهد.
تولید داخلی تولید اقتدار سیاسی بین المللی میكند
رشد توان تولیدی یك نقش منحصر به فرد دیگر نیز بازی میكند
و آن نقش توان تولید اقتصادی در اقتدار سیاسی بینالمللی است.
چندین دهه است كه سیادت ظاهری نظم جهانی در دست كشورهایی است
كه پیشتر در عرصهی تولید اقتصادی به قدرت تبدیل شدهاند.
البته گرفتاری این قدرتها به ظلمها و فسادهای بزرگ موجب شده كه در آیندهای نهچندان دور شاهد زوال هیمنهی آنها باشیم،
اما به هر حال رشد توان تولیدی یك كشور در سرآمدی اقتصادی
و در نفوذش در مجامع بینالمللی و مصونیت آن در امنیت تأثیری بسزا دارد.
اقتصادی كه بنیهی تولیدی ضعیف و وابستگیهای راهبردی داشته باشد،
توان پایداری بر موضع عزت و مستقل خود ندارد و بهزودی در برابر فشارهای خارجی تسلیم خواهد شد.
سرآمدی به عنوان پیامد قدرت تولیدی، هیچ اختصاصی به حوزهی اقتصادی ندارد.
رشد توان تولیدی در عرصهی علمی و فكری و در حوزههای فرهنگی و محصولات دفاعی–امنیتی و مانند آن،
همگی موجب پویایی ظرفیتهای داخلی و سرآمدی و اثرگذاری ایران اسلامی در سطح جهانی خواهد شد.
در شرایطی كه بسیاری از محصولات خارجی نقش سفیران فرهنگی و اقتصادی را در ذهن مردم دیگر كشورها بازی میكنند،
چرا ایران اسلامی نباید از این قدرت نفوذ نرم بهره ببرد؟
لازم به ذكر است كه رشد تولید همیشه منوط به استفادهی بیشتر از سرمایه،
انرژی، نیروی كار و منابع طبیعی نیست، بلكه وضعیت بهینه آن است كه با استفادهی بهرهور از منابع موجود،
تولید بیشتری صورت دهیم؛ چنانكه آمار رسمی كشور نیز از پایین بودن نرخ بهرهوری حكایت میكند
پس با راه افتادن لوكوموتیو بهرهوری بیتردید قطار تولید ملی نیز توان و سرعتی دوچندان خواهد گرفت.